علوم سیاسی و بین الملل

مقالات حوزه ایالات متحده

علوم سیاسی و بین الملل

مقالات حوزه ایالات متحده

بازی جدید روس ها با نظام جهانی امریکا



آمریکا به دنبال استراتژی تسلط بر جهان بر اساس الگوی قدرت مرکزی و پیرامونی (سلسله مراتبی) چارچوب مشخصی را برای بازی قدرت های منطقه ای از جمله روسیه تعریف کرده است.

در این فضا روسیه از نظر آمریکا پا را فراتر گذارده و در حال برهم زدن قواعد تعریف شده آمریکا برای نظام بین الملل است.

آمریکا برای مهار و برگرداندن روسیه به محیط تعریف شده بین المللی خود، دست به اقداماتی زده است که در پاسخ به اقدامات آمریکا، روسیه نیز تحرکاتی را در جهت مخالفت با واشنگتن انجام داده است.

اقدامات آمریکا برای پیاده کردن ساختار جهانی براساس هژمونی مسلط، مقاومت قدرت های منطقه ای رادر پی داشته است، این مخالفت ها چالش هایی رابرای واشنگتن به وجود آورده است. دراین نوشتار سعی شده است به مهم ترین چالش های فعال مابین آمریکا و روسیه، روابط آمریکا و روسیه (جنگ سرد، روابط سرد، رویارویی همه جانبه) پرداخته شود.
 
   ● نویسنده: ابوالفضل - کاهه

ارسال کننده: kaheh 

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - تاریخ شمسی نشر 29/11/1386

چالش های فعال مابین آمریکا و روسیه

از نظر روسیه سیاست های یک جانبه آمریکا به وخامت تهدیدات جهانی انجامیده است و در چهارگوشه جهان مناقشاتی وجود دارد که ناشی از سیاست های یک جانبه گرایی است. روسیه اعلام کرده است با بازیگری سازمانهای بین المللی موافق است، هرچند این سازمانها ویژگیهای منفی زیادی دارند، ولی چون بهتر از این سازمان های کنونی وجود ندارد، ناچار آنها را باید پذیرفت. از نظر روسیه غربی ها سازمانهای بین المللی را کنار گذاشته اند و به نقش آفرینی آنها اهمیتی نمی دهند.

 

1. نگرانی آمریکا از تسلط روسیه بر انرژی و قطب شمال

ادعای مالکیت روسیه درباره مساحت 2/1 میلیون کیلومتر مربعی قطب شمال که سال 2001 زمزمه های آن از طرف روسیه آغاز شده و با نصب پرچم روسیه در عمق اقیانوس منجمد شمالی جان تازه ای گرفته است، سبب به وجود آمدن موجی از ناآرامی ها در کشورهای ساحلی قطب شمال و قدرت های جهانی از جمله آمریکا شده است.

روسیه در حال حاضر از نظر داشتن منابع طبیعی جزو کشورهای پیشتاز است و اگر در اقدام اخیر خود یعنی بهره برداری از منابع غنی قطب شمال به موفقیت دست یابد، از این نظر در راس کشورهای جهان قرار خواهد گرفت و این موضوع در راستای این هدف، یعنی تبدیل شدن به قدرت جهانی تاثیر زیادی خواهد داشت.

چشم انداز تسلط دولت روسیه بر منابع نفت و گاز موجب نگرانی و نارضایتی غرب و آمریکا شده است و آمریکا اعلام کرد که مسکو از این منابع به عنوان برگه سیاسی استفاده می کند. سابقا صنعت نفت و گاز روسیه در زمان رئیس جمهور پیشین (بوریس یلتسین ) به طور کامل در دست بخش خصوصی قرار داشت که با سیاست های پوتین این صنعت به سمت ملی شدن و کنترل همه جانبه دولت در حرکت است.

غرب و آمریکا برا ی جلوگیری از استفاده ابزاری روسیه از انتقال انرژی به اروپا، به دنبال خطوط و راه های موازی تهیه انرژی از جمله نگاه ویژه به منطقه خزر و دریای سیاه جهت تنوع سازی انتقال خطوط نفت و گاز است.

از سوی دیگر با اعمال فشار غرب بر روسیه در زمینه انرژی، دولت روسیه اعلام کرده که به شرکت های خارجی اجازه می دهد در استخراج گاز طبیعی از یکی از میدان های بزرگ این کشور مشارکت داشته باشند. موافقت روسیه با این موضوع مانور حساب شده روسیه برای کاهش فشار غرب در بخش انرژی مسکو ارزیابی می شود.

 

2. اختافات آمریکا و روسیه بر سر پرونده هسته ای ایران

در موضوع پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران شکی نیست که یکی از بازیگران اصلی صحنه، روسیه است که از طرفی در حال انتقال تکنولوژی به ایران است و از سویی یکی از عضوهای سازمان امنیت است.

روشن است که نگاه روسیه به پرونده هسته ای ایران و یا هرگونه رابطه با تهران یک نگاه منفعت طلبانه است.

روسیه در استراتژی جهانی خود که تبدیل شدن به قدرت بزرگ در جهان است، از ابزارها و اهرمهای مختلف جهانی استفاده می کند و یکی از آنها اختلافات ایران و آمریکا است که به گفته واشنگتن بزرگ ترین چالش های آمریکا در عرصه بین الملل در زمان فعلی، جمهوری اسلامی ایران است. روسیه در این فضا درصدد دست یابی به دو هدف است:

الف. اهداف اقتصادی، بستن قراردادهای هسته ای با ایران و کسب درآمد.

ب. کسترش و نمایش توان هسته ای و تکنولوژی خود در جهان.

روسیه در زمان های لازم به طرف ایرانی و آمریکایی در جهت امتیاز گیری فشار وارد می کند.

روسیه، ایرانی قدرتمند دارای توان هسته ای بین المللی و یا ایران متحد آمریکا در همسایگی خود را مطلوب نمی داند. در این راستا هرگونه قدرت گیری ایران که باعث چالش برای روسیه گردد و یا عادی شدن روابط ایران و آمریکا یک نوع نگرانی مفرط را برای روسیه ایجاد خواهد کرد و در این شرایط، مطلوب روسیه شرایط فعلی است که از طرفی جمهوری اسلامی نیاز به تکنولوژی (نیروگاه هسته ای) روسیه دارد و از طرفی با قدرت جهانی (آمریکا) دارای چالش های جدی است و این باعث می شود که روسیه نهایت بهره برداری را از این شرایط به نفع خود بنماید.

 

3. استقلال کوزوو از صربستان

سخنان جورج دبلیو بوش در آلبانی در مورد حمایت قاطع آمریکا از استقلال کوزوو از صربستان، واکنش تند بلگراد و متحدش مسکو را به دنبال داشته است. در این خصوص تنش وجود داشت، ولی اخیرا این موضوع به خاکریز جدید رویارویی سیاست خارجی آمریکا و روسیه تبدیل شده است.

مسکو قبلا اعلام کرده که هرگونه اقدام شورای امنیت برای اعلام استقلال کوزوو را وتو خواهد کرد و روسیه روشن کرده است که به راحتی حاضر به واگذاری سنگر های سیاسی متحد خود در اروپا به آمریکا نیست.

اهداف آمریکا از استقلال کوزوو را می توان اینگونه ارزیابی کرد:

الف. کوزوو بستر لازم برای همگرایی با آمریکا را داراست و در صورت استقلال و جدا شدن از صربستان یک پایگاه و محیط نفوذ آمریکا خواهد شد.

ب. صربستان که از متحدان قدیمی روسیه است و مشترکات زیادی نیز دارند بر اثر این جدایی بخش قابل توجهی از خاک خود را از دست می دهد و این، نوعی تضعیف روسیه محسوب می گردد. در نهایت گسترش نفوذ جغرافیایی و افزایش قدرت آمریکا در منطقه کاهش نفوذ جغرافیایی و تضعیف قدرت روسیه را درپی خواهد داشت.

 

4. اختلافات واشنگتن مسکو بر سر نصب سپر موشکی آمریکا در اروپای شرقی

سپر موشکی آمریکا در شرق اروپا در اصل برای کنترل روسیه از سوی دولت مردان کاخ سفید طراحی شده است و روسیه با درک این مطلب، پیشنهاد جابجایی این سامانه دفاعی را کرده است.

آمریکا امروز همان روشی را که در گذشته برا ی اتحاد جماهیر شوروی در جهت از بین بردن قدرت این کشور در پیش گرفته بود، دنبال می کند.

روسیه این استدلال راکه این سامانه ضد موشکی در جهت مهار قدرت های یاغی (ایران-کره شمالی)است را نمی پذیرد. روسیه در اقدام مشابه دست به نصب و فعال سازی سیستم ضدموشکی خود کرده است. این سیستم ضدموشکی به نام (اس400) به ادعای تحلیلگران نظامی روسیه قابلیت انهدام همه اجسام پرنده از جمله هواپیما، هواپیمای بدون سرنشین و موشک های بالستیک با هر سرعتی را دارا است.

موضوع استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی باعث تکاپوی شدید فرماندهان ارتش روسیه شده است. روس ها می گویندکه استقرار این سیستم موازنه استراتژیک کنونی در قاره اروپا را از بین می برد و قابلیت پیش دستی آمریکا را در هر برخورد نظامی احتمالی را افزایش می دهد.

یکی دیگر از اهداف آمریکا از پیگیری جدی نصب این سامانه در کشورهای پیرامونی روسیه، که سابقا از بلوک شرق بودند، این است که این گروه از روسیه فاصله گرفته و زمینه نفوذ دوباره روسیه بر این کشورها گرفته شود. اقدام فوق یکی از تاکتیک های آمریکا برای مهار و جلوگیری از قدرت گرفتن دوباره روسیه به نظر می رسد.

 

5. پیمان شانگهای سدی در مقابل ناتو

فضای منطقه ای به وجود آمده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این فرصت را در اختیار چین قرار داد تا از موقعیت پیش آمده حداکثر استفاده را نموده و با جمهوری های تازه استقلال یافته و کشور روسیه روابط جدیدی را تعریف نماید. در دهه 1990 و پس از تغییر شرایط منطقه و نظام بین الملل سلسله مذاکراتی در جهت اعتماد سازی در سراسر نواحی مرزی میان کشورهای تازه استقلال یافته آسیاس مرکزی و روسیه از یک سو و چین از سوی دیگر موجب شد تا نهاد چند جانبه ای با عنوان گروه (شانگهای پنج) با عضویت کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، و تاجیکستان شکل گیرد.

در ابتدا این سازمان با هدف توسعه اقدامات اعتماد سازی امنیتی در مرزهای کشورهای عضو پایه ریزی گردید، ولی به مرور در طی اجلاس های سران دچار تحول سازمانی و عملکردی شد به شکلی که مباحث امنیتی به موضوعات اقتصادی و همکاری سیاسی و تجاری توسعه یافته است.

امروز بحث هایی چون نفت و گاز دریای خزر، توسعه ناتو به شرق، تاثیر عضویت کشورها در سازمان تجارت جهانی، تلاش جهت یافتن سازوکاری مناسب برای جلوگیری از سلطه آمریکا بر امور جهان و...، در اعلامیه ها و بیانیه های این سازمان به چشم می خورد.

چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، و تاجیکستان اعضای دائم و ایران، هند، پاکستان و مغولستان نیز اعضای ناظر این پیمان هستند. در صورتی که اعضای ناظر نیز به عضویت دائم این پیما درآیند، جمعیت کشورهای عضو که اکنون 20% جمعیت جهان است، به بیش از 50% جمعیت جهان خواهد رسید. آمریکا نگرانی خود را از گسترش این پیمان ابراز داشته است، خصوصا پیوستن جمهوری اسلامی ایران به این سازمان نگرانی های آمریکا را تشدید کرده است.

روسیه و چین برای جلوگیری از گسترش ناتو به شرق از این پیمان استفاده می کنند و از طرفی گسترش ناتو که ابزاری در دست آمریکا است به معنی تسلط روزافزون آمریکا بر جهان محسوب می گردد.

تقویت پیمان شانگهای به سمتی در حرکت است که به سدی در مقابل ناتو تبدیل گردد، بصورتی که از نظر دولت آمریکا طراحی جدیدی از پیمان ورشو است که می تواند وزنه ای در برابر ناتو باشد.

یکی ار اهداف روسیه از تقویت این پیمان نزدیک تر شدن به چین است که در دوران جنگ سرد از رقبای استراتژیک آن بوده است.

 

6. رقابت تسلیحاتی آمریکا و روسیه

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در مراسم افتتاحیه نمایشگاه بین المللی تجهیزات هوایی مسکو گفت: صنعت هوایی و تولید جنگنده ها به اولویت اول روسیه تبدیل می شود و مسکو پس از سال ها پشت سر غرب به یکباره می خواهد بزرگ ترین تولید کننده جنگنده در جهان باشد.

اگر این اظهارات پوتین را با اقدام به پرواز درآوردن هواپیماهای استراتژیک روسیه، هواپیماهایی که توانایی بمباران هسته ای آمریکا را دارند در کنار هم قرار دهیم، متوجه می شویم که تصمیم روسیه برای ایستادن به قله تولید جنگنده هایی با توانایی حمل موشک های هسته ای جدی است.

آمریکا به طور معمول بر بازار فروش تسلیحات که خریداران عمده آن کشورهای در حال توسعه هستند، تسلط داشته است، اما در سال 2005 روسیه توانست تسلط چندین ساله آمریکا بر بازار تسلیحات را از بین ببرد. بنابر گزارش کنگره آمریکا، توافقات تسلیحاتی روسیه با کشورهای در حال توسعه به هفت میلیارد دلار رسیده است. فرانسه با توافقاتی به ارزش 3/6 میلیارد دلار در مقام دوم و آمریکا با2/6 میلیاردلار در جایگاه سوم قراردارند. هند نیز بزرگ ترین خریدار تسلیحات در میان کشورهای در حال توسعه است.

اهداف روسیه از تولید وفروش تسلیحات:

الف. نگاه اقنصادی و کسب درآمد.

ب. تزریق بخشی از درآمد این تجارت در این صنعت جهت توسعه، پیشرفت و به روز رسانی تکنولوژی نظامی.

ج. وابسته کردن کشورهای خریدار برای پشتیبانی و خدمات بعد از فروش و تحمیل استانداردهای خود به ساختار نظامی این کشورها و در اختیار داشتن اطلاعات سلاح های استفاده شده در ارتش های کشورهای خریدار.

د. مسابقه تسلیحاتی با آمریکا در پوشش تجارت از سویی و پرداخت هزینه این مسابقه تسلیحاتی توسط کشورهای خریدار به شکلی که سلاح های قدیمی تر به کشورهای خریدار به مبالغ هنگفتی صادر می شود.

 

7. پیمان منع سلاح های متعارف

در پی سالیان دراز مسابقه تسلیحاتی میان شرق و غرب، در سال 1990 شانزده کشور عضو ناتو و شش کشور عضو پیمان ورشو تصمیم گرفتند برای تعادل تسلیحات، تولید سلاح یکدیگر را کنترل کنند و میزان سلاح های متعارف خود را در حد ثابتی نگه دارند. در این رابطه پیمان (سلاح های متعارف در اروپا) زاده شد. پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی در شوروی، کشورهای عضو پیمان در سال 1999 در استانبول گردهم آمدند و یک قرارداد تکمیلی برای پیمان آماده کردند. روسیه در سال 2004 این قرارداد را امضاکرد، اما کشورهای عضو ناتو تا کنون از امضای این قرارداد سر باز زده اند.

روسیه که از امضای این پیمان در دوران ضعف ناراضی بود، در ماجرای اختلافات خود با آمریکا بر سر سامانه ضد موشکی در اروپای شرقی این فرصت را یافت که به این بهانه از پیمان منع گسترس سلاح های متعارف خارج شود.

طرف های ناتو این پیمان را امضا نکرده بودند و این محدودیت به همراه حقارت متوجه روسیه شده بود. از طرفی روسیه به دنبال سیاست گسترس توان تسلیحاتی خود نیاز به خروج و آزاد شدن از این پیمان دست و پا گیر داشت.

 

8. خشم آمریکا از ارتباط روسیه با کشورها و گروه های مخالف آمریکا

پس از پیروزی حماس در انتخابات، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه طی یک موضع رسمی اعلام کرد: رهبر حماس را برای دیدار از مسکو دعوت می کند. به دنبال آن ملاقات هایی بین مقامات حکومت خودگردان فلسطین و روسیه صورت گرفت که نگرانی آمریکا و خشم اسرائیل را به دنبال داشت.

روسیه به موازات تشدید فشار آمریکا بر حماس برای اعمال نظرات خود، با تاکید بر مردمی بودن پیروزی حماس این جنبش را مورد حمایت سیاسی خود قرار داد و از این اقدام به دنبال نقش آفرینی در منطقه و خاورمیانه و فلسطین است.

روسیه به دنبال پر رنگ کردن نقش خود در معادلات جهانی متوجه خاورمیانه شده است و در این راستا علاوه بر فلسطین، تعاملات سیاسی و تسلیحاتی نیز با سوریه برقرارکرده است، به صورتی که یکی از مهمترین فروش های تسلیحاتی روسیه به سوریه، فروش موشک اس اس 26 استراتژیک است. روسیه به دنبال ناکامی و شکست طرح های آمریکا در مناطق مختلف خاورمیانه به دنبال تبدیل این ناکامی ها به فرصت به نفع خود است.

 

جمع بندی

بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به دنبال آن بحران اقتصادی – اجتماعی و از بین رفتن قدرت و نفوذ بین المللی این کشور، یک فضای فشار اقتصادی به همراه بی هویتی بین المللی و حقارت عمومی در روسیه ایجاد شد. بعد از بالا رفتن قیمت نفت و افزایش درآمدهای صادرات انرژی روسیه، جان تازه ای در اقتصاد این کشور دمیده شد. روسیه در اولین گام ها در صدد بالا بردن درآمدهای خارجی خود برآمد. در این راه یکی از توجهات را معطوف تولید و صادرات تسلیحات نمود.

روسیه در برنامه استراتژی خود هدف تبدیل شدن به قدرت بزرگ را در دستور کار قرار داد. پوتین که از خود یک چهره بازگرداننده قدرت شوروی به کشور را به نمایش گذاشت، مورد اقبال مردم واقع گردید. از طرفی آمریکا که میدان را برای هژمونی مسلط جهانی باز می دید به سرعت به دنبال پیاده کردن طرح های جهانی خود برآمد. مهم ترین اقدامات آمریکا مهار کشورهایی است که بستر تبدیل شدن به قدرت جهانی را دارند. در این راستا روسیه در صدر لیست آمریکا قرار دارد. آمریکا برای مهار روسیه دست به اقداماتی از جمله دور کردن متحدان سابق شوروی که زمینه های همگرایی با روسیه را دارند، ایجاد سامانه سپر ضدموشکی در اطراف روسیه در جهت کنترل قدرت موشکی روسیه و بر هم زدن موازنه قوا در منطقه به نفع واشنگتن، تلاش برای وارد کردن روسیه در یک عرصه مسابقه تسلیحاتی در جهت تضعیف دوباره اقتصاد مسکو زد.

برای آمریکا به خوبی روشن است که روسیه از پتانسیل های شوروی برخوردار نیست و اقتصادی شکننده دارد. فشارهای داخلی از جمله تحریک کردن مبارزان جدایی طلب چچن و فشارهای مردمی مبنی بر اعتراض به نوع برنامه های اقتصادی دولت از دیگر اقدامات آمریکاست.

در پاسخ به این اقدامات، روسیه نیز در پی استراتژی خود و تبدیل شدن به قدرت بزرگ به اقداماتی دست زده است. این اقدامات روسیه نشان دهنده این است که هویت خود را دیگر در همراهی همه جانیه با غرب و آمریکا تعریف نمی کند و به دنبال نقش آفرینی به عنوان یک قدرت بزرگ مستقل است که به همراه تعامل با غرب و آمریکا در این راه نیاز به ثابت کردن خود به آمریکا و اروپا از طرفی و جهان و متحدان خود دارد و فضای موجود ترکیبی از جنگ سرد و روابط سرد است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد